میلاد ثامن الحجج علیه السلام بر همه شیفتگان حضرتش مبارک باد

ای موج پر تلاطم عشق به ترنم باران قسمتان می دهم بذرگل شقایق را در دلم بکارید.به شوق مهتاب دیدگان خیس شده از اشک را ا زمن برباییدوبه بوسه باران ردبال شاپرک را بر لوح قلبم بنگارید.به نگاه انتظار خواب را به چشمان سیاهم هدیه نماییدوبه برکت نماز ،غصه واندوه برگرفته وجودم را بزادیید وشکوه لبخند وشادی را برلبانم بنشانید وبا تکیه برلطف خدای قائم جلوی نام مهدی (عج)رادردفترحضور وغیاب علامت حاضر بزنیدوباطلوع خنده رسیدن ایام سرور وشادی مؤمنان را به جهانیان مژده دهید.   

آهو زتو آموخت به هنگام دویدن            رم کردن وایستادن وواپس نگریدن

پروانه زمن شمع زمن گل زمن آموخت

پرپرشدن وسوختن وجامه دریدن

حالامن یه آرزودارم توسینه     

دوباره دل هوای باتو بودن کرده

نگواین دل دوری عشق تو باورکرده

دل من خسته از این دست به دعاها بردن

همه آرزوهام بارفتن تومردن

حالامن یه آرزودارم توسینه

که دوباره چشم من توراببینه

واسه پیدا کردنت تن به دل صحرامیدم

آخه تو رنگ چشمات حیبت دنیارودیدم

توی هفتا آسمون تو تک ستاره منی

به خدانازدوچشماتو به دنیانمیدم

حالامن یه آرزو دارم تو سینه

که دوباره چشم من تو رو ببینه

دوباره دل هوای با توبودن کرده

نگو این دل دوری عشق تو باورکرده

دل من خسته ازاین دست به دعاهابردن

همه آرزوهام بارفتن تو مردن

 حالامن یه آرزودارم توسینه

عالمی دربنی اسرائیل برای کسب شهرت ومنزلت اجتماعی دین ومسلکی می سازد وعده زیادی را به گمراهی وتباهی می کشاند.پس ازمدتها اوپشیمان می گردد وبرای توبه روبه سوی حضرت موسی می آورد.ملک مقرب خداازطرف او به حضرت موسی کلیم الله نازل می گرددومی فرماید :ای موسی !به این عالم بگو:گرفتیم هر کناهی بین من وتو هست رابخشیدیم واز توگذشتیم :آن جمعیتی که براثر بدعت تو گمراه ومنحرف گشتند راچه می کنی ؟

  ای تنها امید بخش شبهای دلتنگی من بدان که هربرگی که دست روزگار از دفتر زندگانیم جداکند آرزویی دلنشین رابا خود به همراه دارد که با فنا شدنش قسمتی ازوجود مرا به تباهی می کشاند ومن هرروز درانتظار برگی سرور انگیزم ولی افسوس که آن روز بهجت انگیز هرگز فرا نخواهد رسید ومن هیچ گاه ... اما شاید روزیکه سالها ست از آن می گریزم فرا رسد ومن در گورستان آرزوهایم درزیر خروارها خاک که جسم مرا درآغوش گرفته اند به ابدیت بپیوندم.

آخر از عشق تو ساکن درکلیسا می شوم                                      می کشم پااز مسلمانی یهودا می شم

                                                می روم درکشتی وصلت نشینم همچو نوح

                      یابه ساحل می رسم یاغرق دریا می شوم

قال الا مام مهدی(علیه السلا م )

انی لادعولمومن یذکر مصیبه جدی الشهید ثم یدعولی بتعجیل الفرج والتأیید .

من برای مومنی که یادآور مصیبت جد شهیدم شود سپس برای تعجیل فرج وتأئید من دعا کند دعا می کنم .

سفر.............................

سفر یعنی یک کاسه آب ،عبور مسافر وسایه اوکه آرام می گذرد.سفر یعنی بوسیدن قرآن دعا ومادر واشک .....سفریعنی وداع ،خداحافظی یک سایه نگران که تا انتهای کوچه ، دلواپسی پشت سرش است .سفر یعنی چمدان یعنی دفترچه خاطرات یعنی یک دوربین کوچک عکاسی ،یعنی یک سوغات بزرگ یعنی عبور از جادههای همیشه برای رسیدن به مقصد............

***************************************************

خیلی وقته که دلم هوای پریدن کرده پریدن از این دنیا به اون دنیا می خوام راحت بشم از این دردورنج می خوام برم به سوی خدا می خوام زود بمیرم اما چیکار کنم که چشم به راه یه نفر هستم چشم به راه یکی که وقتی بیاد مرده ها هم زنده می شند .خدای من اجازه بده من قبل از مرگم مولایم را ببینم ......

                          ***************************************************

سلام

دوستان خوشحالم از اینکه شما ها همتون خوشحالید به خاطر اعدام یکی از ظالمین جهان صدام حسین واز همینجا می خواستم خودمو شریک کنم تو شادیهای همتون وبه همه ایثارگران ،جانبازان ،خانوادههای شهیدان وبه خواهرشهیدهایی که الان می دونم از خوشحالی اشک شوق بر چهره دارند به      خاطر اینکه دعایشان مستجاب شده وروز عمل کردن وعده ها شده تبریک بگم ....

گرامی میدارم یاد مردان دلیری را که

با نثار با ارزش ترین هدیه خداییشان

برای ما افتخار آفریدند

دل شکسته رو عزیز دل شکسته می شناسه

گریه پنهون شبو، نگاه خسته  می شناسه

حتی اگه هیچی نگی سکوت تو پر ازغمه

خنده بی رنگ لبات معنی اشک نم نمه

معنی اشک نم نمه

یه تیکه ابریم منو تو یه لحظه آروم نداریم

خیلی کوتاهه عمرمون کی می دونه کی می باریم

بین منو تو واژهها فرقی نداره نازنین

ببین تو آینه چمشمات کی بی قراره نازنین

کی بی قراره نازنین

دل شکسته رو عزیز دل شکسته می شناسه

گریه پنهون شبو، نگاه خسته  می شناسه

یا ابا الصالح مهدی "جمعه دیروز هم گذشت و پرنده مهربانیت برآسمان زندگیم پر نکشید .هنوز نیامدنت در باورم نمی گنجد  .

ای بیابانگردم :دیروز منتظرانت دور هم جمع آمده بودند و دعای ندبه می خوانند

ای مهربان، تو همیشه زیباترین و با شکوه تریتن، لبخند را به روی منتظرینت می زنی

روزها را شمردیم و شبها به این امید خوابیدم که شاید خوابت را ببینم.

جمعه ها در جستجویت بی قرارم و هر غروب جمعه داغ نیامدنت آتش بر وجو دم می زند .

نبودنت سرمای زمستانی را دو صد چندان میکند پس رحمی به پرندگان بی آشیانه کن

ای خدای مهربان ما که صبح جمعه ندای این المهدی سر دادیم

آیا زمانه جرات این راداشت که غروب نیامدنش را به تصویر کشد

ما که دیروز منظرش بودیم تا در پناه او ریشه ظلم را بر کنیم  وبه یاری مسلمین مظلوم در فلسطین ولبنان بشتابیم

ایا این رسم انتظار است که کودکان معصوم و مادران داغدیده راتنها یابیم که با لبان خشکیده و دلهای شکسته ندای ابالصالح سر دهند

اما ای یو سف زهرا هنوز اوج کلامت "لبخند زیبایت "فراخنای نگاهت تا جمعه دیگر برایم ماندگار است

چه زیباخواهی آمد ای پر و بال صداقت "ای پر از مهتاب