امام حسن -علیه السّلام-:عَجَبٌ لِمَن یَتَفَکَّرُ فی مَأکولِهِ وکَیفَ لا یَتَفَکَّرُ فی مَعقولِهِ!؟ فیُجَنَّبُ بَطنَهُ ما یُؤذیهَ و یودِعُ صَدرَهُ ما یُردیهِ.
شگفتا از کسی که درباره خوراکش می اندیشد، چگونه است که درباره عقایدش نمی اندیشد!؟ در نتیجه شکمش را از آنچه آزارش می دهد، دور نگه می دارد، ولی دلش را به چیزهایی می سپارد، که به خواریش می کشاند.
بحارالأنوار، ج1ص218
کلمات کلیدی:
با سلام به دوستان گلی که این مدت نتونستم بهشون سر بزنم وبیشتر به خاطر کسالتی بود که الحمدالله تا حدودی رفع شده والان که براتون این تصویر قشنگ رو در وبلاگم گذاشتم به خاطر اینکه یکی از همکارهای خوب ودوست داشتنی ام رفتند خانه خدا ودل منم باخودشون بردند ........
می خوام از اینجا به تمام کسانی که قدمی به خانه خدا گذاشتند خواهش کنم برای منم دعا کنند واز خدا بخواهند که قسمت همه بشود به میعادگاهشون سری بزنند ...وای چی میشد اگه منم یه روز می رفتم ........
یاحق ..........
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
در کتاب شریف بحارالانوار مرحوم مجلسى رحمه الله پیرامون عید نوروز روایات متعددى نقل شده به طورىکه در جلد 59 بیش از 45 صفحه به این موضوع اختصاص یافته است. در این مختصر، به بخشهایى از آن مباحث اشاره مىشود:
معلى بن خنیس نقل کرده است که روز نوروز بر امام جعفر صادق علیه السلام وارد شدم، امام علیه السلام خطاب به من فرمود: آیا این روز را مىشناسى؟ عرض کردم، قربانتشوم، این روزى است که ایرانىها آن را بزرگ و نیکو مىشمارند و به همدیگر هدیه مىدهند. پس امام فرمودند: علت این امر را که بسى دیرینه استبرایت تشریح خواهم کرد. عرض کردم اگر این موضوع را از ناحیه شما فراگیرم بهتر از آن است که گذشتگانم زنده شوند و دشمنانم نابود گردند!
پس فرمودند: اى معلى! همانا نوروز روزى است که پروردگار جهان از بندگانش پیمان گرفت که او را پرستش کنند و به او شرک نورزند و به پیامبران و امامان علیهم السلام ایمان بیاورند. نوروز اولین روزى است که خورشید در آن طلوع کرد و بادهاى ناگهانى وزیدن گرفت و ستاره زمین در چنین روزى ایجاد شد ... نوروز روزى است که على علیه السلام در نهروان خوارج را هلاک کرد; گلهاى زمین در آن روز خلق شد; در چنین روزى بود که کشتى حضرت نوح علیه السلام بر کوه جودى نشست; همان روزى است که جبرئیل بر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل شد; همان روزى است که ابراهیم علیه السلام بتها را شکست; در همین روز حضرت محمد صلى الله علیه و آله، على علیه السلام را بر دوش خود حمل کرد تا بتهاى قریش را سرنگون کند... در چنین روزى حضرت مهدى علیه السلام ظهور مىفرماید و ما انتظار فرج آن حضرت را در چنین روزى داریم; براى اینکه نوروز از ما و شیعیان ماست. نوروز براى مسافرت خوب و براى زراعت و طلب حوایجبسیار نیکوست، عقد نکاح و ازدواج در چنین روزى بسیار شایسته است. (1)
همچنین در کتاب مزبور آمده استشیخ طوسى و سایر متاخرین براى عید نوروز اعمال مخصوصى را بیان داشتهاند که از آن جمله است: غسل، روزه، نماز و... (2) همچنین روایتشده که احمد بن فهد الحلى رحمه الله در کتاب مهذب البارع فرموده است که: نوروز، روز عزیز و بلند مرتبهاى است. (3) مرحوم سید مرتضى علامه بهاءالدین على بن حمید با استناد به فرمایش معلى بن خنیس از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که: نوروز روزى است که در آن روز پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در آن روز براى امیر المؤمنین على علیه السلام در غدیر خم پیمان گرفت و آن حضرت را به امامتبعد از خودشان منصوب فرمود... و نوروزى بر ما نمىگذرد الا اینکه ما در آن روز منتظر ظهور فرج قائم آل محمد صلى الله علیه و آله هستیم. و نوروز از روزهاى ما مىباشد. (4)
مرحوم حاج شیخ عباس قمى رحمه الله در فصل یازدهم کتاب گرانسنگ مفاتیج الجنان اعمال ویژهاى براى عید نوروز آوردهاند از جمله: نماز، ادعیه متعدد و صدقه دادن. و نیز از امام ششم علیه السلام روایت کرده که چون عید نوروز فرا رسد، غسل کن و پاکیزهترین جامههاى خود را بپوش و به بهترین بوهاى خوش خود را خوشبو گردان. صله ارحام، عیادات از بیماران، بزرگان دین، علما و پدر و مادر از جمله برنامههاى این روز است.
کلمات کلیدی:
ای آسمانی تر از یک دل شکسته! دل مجنون را کدام آدینه ،با ناز نگاهت مجنون تر می کنی؟ قصه غریبی است بی تو عبور کردن از دل جمعهها من وستارهها یکشب در حضور خدا، برای آمدنت خورشید را قربانی کردیم میدانم میآیی نذر کردم،عطر تمام نرگسها را پیشکش نگاهت کنم وبه شقایقهای عالم بگویم دوستت دارم و انتظار ظهورت را می کشم مهدی جان اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
کلمات کلیدی:
چه دل است این دل من
هرکجا اشک یتیمی رنجور می چکد بر سر مژگان سیاه
هر کجا چشم زنی غم زده با یاد پسر مانده به راه
دل من می شکند .
چه کنم دلم از سنگ که نیست
گریه در خلوت دل ننگ که نیست
چه دل است این دل من
بر مزاری که زنی ناله کند در عزای پسرش
یا یتیمی که کند گریه به سوگ پدرش
جانم آید به خروش ور ببینم پر خونین کبوترها را
یا یکی بچه گنجشک که بشکسته پرش
تو این چند هفته اخیر هر وبلاگی رو سر می زدم همه از پروازهای عزیزی پیراهنی از نوشته های غمگین بر وب خود آراسته بودند من هر لحظه وهر ثانیه خود را بر نوشته های دوستان گلاویز می کردم وهر دم بغض گلو را با اشک چشم می بلعیدم وهر کاری که می توانستم برای اینکه غم خود را بکاهم انجام دادم تا به اینجا رسیدم که بهترین را ه نوشتن وخالی شدن است که این شاید راه کار یا تلقینی بر خود باشد.
آری می خواهم بنویسم تا شاید قطرهای از غم خود بکاهم می خواهم از پرواز ورفتن حرف بزنم پر کشیدن ورفتن به جایی که چشم دیگر توان دیدن عزیزان رو ندارد می خواهم از رفتن عزیزی بگویم واز غم مادر به فراق پسر ، می خواهم از رفتن بگویم وگریه های شبانه پسر به بهانه پدر ، می خواهم از غمی بزرگتر بگویم اون هم نبودن پدر ومادر دختری که نمی داند نمره های خوب وعالیشو به کی نشان بدهد ووقتی معلم مدرسه اش برای پدر یا مادرش دعوت نامه تهیه می کند ..این دعوت نامه رو به کدوم پدر ومادر نشان بدهد وبرای همین اونا رو قایم می کند وبه کسی نشان نمی دهد ووقتی از اون در مورد این مسئله سوال می کنی با گریه جواب می دهد من که پدر ومادر ندارم .غم سر تا سر وجودم را فرا می گیرد ولی باز هم صبر می کنم وبه او می گویم عمه که هست مادر بزرگ که هست ولی اون جواب می ده من همه رو دارم به جز دو نفر که من الان به اونا خیلی احتیاج دارم ..........
باز می گریدو می گرید و............آتش بر قلبم می زند واشک خودم هم جاری می شود با خود میگویم خدایا این دختر چه گناهی کرده یا اون پسر 5 ساله چطور که آغوش پدر ومادر را بر روی خود بسته می بیند وآغوش عمه رو تنها پناهی می بیند که موقع تب ومریضی زیاد به اون پناه می برد خدایا باز اسم عمه آمد از خودم شرمگین شدم خدایا چرا من ؟چرا عمه؟ با این همه غمی که بر من روا داشتی چگونه بتوانم؟چطورمی توانمجواب سوال آنها رو بدم؟ مانده ام جواب پسر بچه 5 ساله ای رو که ازم می پرسه مگر نگفتی بابا رفته مسافرت برام زنجیر بخره برم تو هیئت زنجیر بزنم پس چرا رفتیم هیئت نیومد ؟ پس چرا فلانی با بابا ش اومده بود هئیت مگر نگفتی من دیگه مرد شدم خودم باید برم هیئت اون که از من بزرگتره باید خودش می اومد مثل من ، پس چرا عمو برام زنجیر خرید؟ پس چرا مادربزرگ برام لباس مشکی خرید قرار بود مامان برام بخره وهزاران هزار سوال دیگه که جواب اونا می تونم فقط بگم غصه نخور عمه جون بابا ومامان به زودی برمیگردند وهر شب باید قصه ای رو براشون بگیم که توش یه جنگل با گلهای زیاد باشه تو قصه اونا هم دوتا بچه باشند که پدر ومادرشون رفتند تو اون جنگل گل بیارند تا اونا چشمهای خشکلشونو رو هم ببندند .می دانم که توهم می دانی تو ای غم دیده مثل من ..............................................
کلمات کلیدی:
عاشورا نه یک روز، نه یک حادثه، بلکه فصل سرخ عاشقی و تاریخی مدون از حماسه شور و عشق از جان گذشتگانی است که در راه احیاء دین رسول خدا صلی الله علیه و آله و اجرای فریضه الهی امر به معروف و نهی از منکر، عاشقانه به دیدار معبود شتافتند و حماسه ای به وسعت و عظمت همه تاریخ بشریت خلق کردند.
و اما 22 بهمن؛ روزی که نقش آفرینانش با الهام از فلسفه عاشورا که همانا حضور عاشقانه و خالصانه در عرصه دفاع از دین خدا بود، جان بر کف در صحنه حاضر شدند و در مقیاسی کوچکتر، حماسه عاشورا را تکرار کردند.
22 بهمن همانند عاشورا نه یک روز و نه یک حادثه که تاریخ یک ملت مقاوم و خداجو است که در ظلمت حاکمیت استکبار جانانه خروشیدند و در پرتو هدایت و رهبری پیامبرگونه مردی از سلاله پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، همانند عاشوراییان از جان گذشته، خالصانه قیام کردند و حماسه ای جاودان در تاریخ معاصر جهان خلق کردند که هرگز از ذهن روزگار محو نخواهد شد.
در 22 بهمن، خوشه های خشم بر علف های هرزه استبداد، تنیده شد و آن را از بُن بیرون آورد. مبدأ بهار تغییر کرد و تقویم های کهنه دور انداخته شدند. از بغض کهنه ترانه، یاسمن رویید و آفتاب درخشان پیروزی که سال ها در بند تازیانه های شب، گرفتار شده بود، زنجیرهای طاغوت را پاره کرد و سر از افق روشن بهمن برداشت. فاصله ها فرو ریختند و بن بست ها، بینا شدند و سرخی خون، قامت خمیده شمشیر را شکست و انقلاب ما در 22 بهمن متولد شد.
22 بهمن، منبعث و برگرفته از قیام عاشورا است و عاشورائیان، بار دیگر در یادمان آن حماسه بی نظیر، به صحنه خواهند آمد و به جهان و جهانیان و به ویژه ایادی استکبار نشان خواهند داد که خط سرخ عاشورا تا ظهور آخرین منجی عالم بشریت، همچنان تداوم خواهد یافت و عاشورائیان، هرگز از تهدید و تحریم، هراسی به دل ندارند.
22 بهمن، میلاد نوین چشمه های آزادی و آزادگی بر دامان خونرنگ ملت، خجسته باد.
کلمات کلیدی:
ای دل! تو چه می کنی؟ می مانی یا می روی؟ داد از آن اختیار که تو را از حسین جدا کند ! این چه اختیاری است که برای روی آوردن بدان باید پشت به اراده حق نهاد ؟ ای دل! نیک بنگر تا قلاّده دنیا ا برگردنشان ببینی و سررشته قلاّده را ، که در دست شیطان است . آنان می انگارند که این راه را به اختیار خویش می روند ، غافل که شیطان اصحاب دنیا را با همان غرایزی که در نفس خویش دارند می فریبد.
کلمات کلیدی:
مردی به حضور مبارک امیرالمؤمنین علی(ع) رسید و عرض کرد یاامیرالمؤمنین چهار سؤال دارم. حضرت فرمود بپرس گرچه چهل سؤال باشد. مردگفت: واجب چیست وواجب ترکدام است؟ نزدیک چیست؟ ونزدیک تر کدام است؟ عجیب چیست؟ وعجیب تر کدام است؟ سخت چیست؟ و سخت تر کدام است؟
فرمودند: واجب اطاعت ازخدای متعال و انجام واجبات است،واجب ترترک گناهان و محرمات است.نزدیک، قیام قیامت است ونزدیک ترمرگ است.عجیب،دنیا با همه ی دگرگونی هایش،عجیب ترازعلاقه و محبت انسان به دنیاست. سخت ، ساعت ورود به قبر است و سخت تر، ورود به قبر بدون زاد و توشه
کلمات کلیدی: